در این مقاله به آموزش سرمایه گذاری می پردازیم. سرمایه گذاری روشی است برای کسب دارایی، هر کسی توانایی انجام یک سرمایه گذاری را دارد. ابزار های متنوع و مختلفی برای شروع یک این کار وجود دارد. این کار می تواند کلان یا بسیار اندک باشد و مهم این است که در این مسیر توانایی افزایش سرمایه را داشته باشید. توجه به این نکته بسیار اهمیت دارد که آموزش سرمایه گذاری یک فرآینده زمان بر است و نیاز مند صبر و حوصله دارد. این کار روشی نیست که در آن به راحتی و سریع به ثروتمند شوید.
چطور سرمایه گذاری را آغاز کنم؟
یکی از مهم ترین درسهایی که، در هیچ مدرسه و دانشگاه ای یادمان نمیدهند و در زندگی باید آن را فرابگیریم آموزش سرمایه گذاری و درواقع این است که با پولی که داریم چه کار کنیم، تا مجبور نباشیم همهی عمر کار کنیم. به قول رابرت کیوساکی در کتاب «پدر پولدار، پدر بیپول»، بگذاریم پول برایمان کار کند، نه ما برای پول. برای شروع به دو چیز احتیاج دارید: اول اینکه مفهوم پایهای تجارت را درک کنید و دوم اینکه به خودتان اعتماد کنید و برای باقی عمرتان نقشه بکشید. آنقدرها هم کار سختی نیست. نه به سواد دانشگاهی نیاز دارد و نه نبوغ انیشتین میخواهد. حالا این نوشته را بخوانید تا ببینید که باید چگونه سرمایهگذاری کنیم.
سرمایه گذاری ترسناک نیست
برای خیلی از ما پول و سرمایه گذاری مثل یادگیری الفبا و دوچرخهسواری نبوده که در دوران بچگی تمرینشان کنیم و بیاموزیمشان و چهار تا بزرگتر هم برایمان دست بزنند و با اهدای «اوجولات» تشویقمان کنند که به همین راه ادامه بدهیم. اصلا خیلی از خانوادهها گفتگو دربارهی سرمایه گذاری را آنقدر خستهکننده میدانند که ترجیح میدهند صدای تلویزیون را زیاد کنند تا اگر کسی هم حرفش را زد، نشنوند. همین میشود که فرزندشان دوران خوب ۲۰ سالگی را به یللی تللی میگذراند، نهایتش این است که دانشگاهش را تمام میکند و وارد بازار کار شود و تازه وقتی شمع تولد ۳۰ سالگیاش را فوت کرد، متوجه میشود که اندوختهی قابل اتکایی برای آینده ندارد و از الان تا ۵۰ یا ۶۰ سالگی باید یک نفس این زمین دوار را طی کند تا محتاج نان شب نباشد.خلاصه که برای عموم مردم، خانه جایی نیست که بتوانند از درونش استراتژیهای سرمایهگذاری را یاد بگیرند. پدر و مادرها – علیرغم نیت خوبشان – جور دیگری فکر میکنند و بیشتر توصیه میکنند پولتان را ذخیره کنید، اما شما دلتان میخواهد سریعتر پیشرفت کنید. این دو خواستهی متفاوت – میل به احتیاط و میل به پیشرفت – در مقابل هم قرار میگیرند و منجر میشوند به اینکه سرمایهگذار بیتجربهی قصه ما بخواهد روی دندهی لج بیفتد و چند شب شام نخورد و به جای کار اصولی بخواهد حقانیت خودش را به والدینش اثبات کند. بعدش هم چون عجله دارد، بدون اینکه هِر را از بِر تشخیص بدهد میرود و کل پولش را مثلا برنج پیشخرید میکند و… . خلاصه که دردسرتان ندهم… او چون اینکاره نیست حسابی ضرر میکند و دلسرد میشود. پس آموزش سرمایه گذاری بسیار اهمیت پیدا می کند.
آموزش سرمایه گذاری کاری آیندهنگرانه است و هدف دور دست را نشانه میرود. سرمایهگذاری مثل موشک کروز قاره پیماست نه تفنگ آبپاش با بُرد مفید ۳۰ سانتیمتر. اینکار صبر و حوصله میخواهد. باید تا جایی که میتوانید از بازار اطلاعات کسب کنید و در نهایت با اتخاذ استراتژی، ریسک باخت سرمایهی خود را به حداقل برسانید.
معنی دقیق سرمایه گذاری چیست؟!
سرمایه گذاری یعنی هر چیزی که آن را میخرید تا برایتان سود مالی تولید کند. مثلا همین بپ تاپی که من این مقاله را باهاش تایپ میکنم سرمایهی من است، چون وسیلهای است که با آن مقاله مینویسم و درآمد کسب میکنم.
میتوان سرمایهگذاری را به سه گروه عمده تقسیم کرد: مالکیتی، اعتباردهی و معادل نقدی
سرمایهگذاریهای مالکیتی
در راستای آموزش سرمایه گذاری باید مفهوم سرمایه گذاری های مالکیتی را بدانیم. زمانی که دربارهی سرمایهگذاری صحبت میشود، سرمایهگذاری مالکیتی اولین چیزی است که به ذهن افراد میرسد. سرمایهگذاری مالکیتی پُرخطرترین و پُرسودترین نوع سرمایهگذاری است. در ادامه مثالهایی از سرمایهگذاری مالکیتی بیان میشود:
سهام:
سهام مدرکی است که نشان میدهد شما مالک سهمی از یک کارخانه یا شرکت هستید. به بیان کلیتر همهی اوراق بهادار نوعی سرمایهگذاری مالکیتی هستند، هرچند که تمام چیزی که در اختیار شماست تنها یک قرارداد است. زمانی که یکی از این سرمایهگذاریها را خریداری میکنید، شما مالک بخشی از ارزش آن شرکت خواهید بود.
با توجه به ارزش بازاری که دارایی شما به آن تعلق دارد، سود مورد انتظارتان محقق میشود. اگر شما در شرکت سونی سهامدار هستید و این شرکت سودی بهدست آورد، سرمایهگذارها سهمشان را از شرکت سونی طلب خواهند کرد. تقاضای آنها برای سود باعث افزایش قیمت خواهد شد و اگر تصمیم بگیرید سهامتان را بفروشید سود شما نیز افزایش پیدا میکند.
کسبوکار:
پولی که برای شروع و ادارهی یک کسبوکار اختصاص داده میشود نوعی سرمایهگذاری است. کارآفرینی یکی از دشوارترین سرمایهگذاریها است چرا که به چیزی بیش از پول احتیاج دارد. در نتیجه این نوع سرمایهگذاری نیز نوعی سرمایهگذاری مالکیتی تلقی میشود که بازگشت سرمایهی بسیار زیادی به همراه خواهد آورد. کارآفرینان با تولید یک محصول یا خدمات و فروش آن به افرادی که خواهان آن هستند، درآمد بسیار زیادی بهدست میآورند. بیل گیتس، مؤسس شرکت مایکروسافت و یکی از ثروتمندترین افراد دنیا بهترین مثال در این مورد است.
املاک:
خانهها، آپارتمانها و دیگر املاک که شما میخرید، اجاره یا تعمیر میکنید و دوباره میفروشید نوعی سرمایهگذاری هستند. البته خانهای که در آن زندگی میکنید قدری متفاوت است، چرا که یکی از نیازهای اساسی شما را تأمین میکند. خانهای که در آن زندگی میکنید نیاز شما به سرپناه را برآورده میکند و هرچند که ممکن است ارزش آن در طول زمان افزایش پیدا کند، اما نباید آن را با انتظار سوددهی خریداری کنید. رکود بازار مسکن سال ۲۰۰۸ در آمریکا بهخوبی خطر این نوع سرمایهگذاری را نشان داده است.
کالاهای گران قیمت:
خرید طلا، جواهرات و نقاشیهای داوینچی همگی میتوانند به عنوان نوعی سرمایهگذاری مالکیتی درنظر گرفته شوند. به این شرط که این کالاها با این هدف که در آینده با قیمت بالاتر فروخته شوند خریداری شده باشند. فلزات گرانبها و کلکسیونها به دلایل مختلفی موارد خوبی برای سرمایهگذاری نیستند، اما قطعا در زمرهی سرمایهگذاریها قرار میگیرند. درست مانند خانه، این احتمال وجود دارد که اقلام اشاره شده نیز از نظر فیزیکی آسیب ببینند، در نتیجه نیازمند مراقبت و هزینهی نگهداری هستند که در آن صورت بدیهی است که از سود نهایی کم خواهد شد.
سرمایهگذاریهای اعتباردهی
سرمایهگذاری اعتباردهی به شما اجازه میدهد که مانند یک بانک عمل کنید. این نوع سرمایهگذاریها در مقایسه با سرمایهگذاریهای مالکیتی خطر کمتری دارند و در نتیجه سود آنها نیز کمتر است. اوراق قرضهای که برای یک شرکت صادر میشود مقدار پول مشخصی را برای یک دورهی مشخص به شما میدهد، درحالیکه ممکن است در طول این مدت ارزش سهام آن شرکت دو یا سه برابر شود یا ممکن است ارزش سهام بهشدت سقوط کند و شرکت ورشکسته شود. در هر دو صورت کسی که اوراق قرضه را در اختیار دارد پول خود را دریافت میکند.
حساب پساندازتان:
حتی اگر هیچ چیزی جز یک حساب پسانداز عادی ندارید، میتوانید خود را یک سرمایهگذار بدانید. در واقع شما به بانک پول قرض دادهاید که ممکن است بهصورت وام به دیگران داده شود. بازگشت سرمایهی این مورد بسیار ناچیز است اما خطر آن نیز بسیار کم است چرا که شرکتهای بیمه از بانک حمایت میکنند.
اوراق بهادار:
اوراق بهادار دستهی گستردهای از سرمایهگذاری هستند که از اوراق خزانهداری و وامهای بینالمللی تا اوراق قرضهی بنگاههای کوچک و تبادل افول اعتبار را شامل میشوند. خطر و بازگشت سرمایهی اوراق قرضهی مختلف، با یکدیگر تفاوت دارد اما بهطور کلی سرمایهگذاری اعتباردهی در مقایسه با سرمایهگذاریهای مالکیتی خطر کمتری خواهد داشت و سود کمتری نیز به همراه میآورد.
معادل نقدی
این نوع سرمایهگذاری درست مانند پول نقد است، یعنی بهسادگی میتوان آن را تبدیل به پول نقد کرد و یکی از نکات مهم در آموزش سرمایه گذاری است.
صندوق سرمایهگذاری بازار پول:
بازگشت سرمایه در صندوق سرمایهگذاری بازار پول بسیار کم است (چیزی در حدود ۱ تا ۲ درصد) اما خطر آن نیز بسیار کم خواهد بود. اگرچه ارزش سهام این صندوق اخیرا با افت بسیاری مواجه شد، اما این اتفاق آنچنان نادر است که میتوان از آن چشمپوشی کرد. صندوقهای سرمایهگذاری در مقایسه با سرمایهگذاریهای دیگر راحتتر به پول تبدیل میشوند، یعنی درست مانند حساب خودتان میتوانید از صندوق سرمایهگذاری چک بنویسید و آن را نقد کنید.
چطور از ریسک سرمایه گذاری کم کنم؟
هیچ سرمایه گذاری وجود ندارد که دوست داشته باشد سرمایهاش را چشمبسته قمار کند، اما واقعیت این است که در سرمایه گذاری چیزی به نام «سرمایهگذاری بدون ریسک» نداریم. با این حال وقتی قرار باشد روز به روز از ارزش پولتان کم شود، دلیل پیدا میکنید تا ریسک کنید.
به مجموعهی سرمایهها سبد داراییها میگویند. معمولا سرمایهگذارها، در چند حوزهی مختلف سرمایه گذاری میکنند و به اصطلاح با سرمایهشان تنوعبخشی انجام میدهند. این کار را به این دلیل انجام میدهند که ریسک از دست رفتنِ سرمایه و ضرر کردن را بر روی چند نوع سرمایه تقسیم کنند تا اگر بازار هر کدامشان خوابید، کماکان ژتون داشته باشند تا در بازی باقی بمانند.
حتی اگر راجع به سرمایه گذاریهای کوتاه مدت و زودبازده صحبت کنیم هم باز تکلیف همین است. مثلا اگر من سرمایهگذار عاقلی باشم، جدا از اینکه وضعیت بازار چه چیزی حکم میکند و دوست داشته باشم در صنعت پوشاک سرمایهگذاری کنم، منطقی است که با بخش بیشتری از پولم شلوار کتان بخرم که در کل سال خرید و فروش میشود؛ از طرف دیگر قسمت کمتری از پولم را به سرمایه گذاری بر روی تیشرت تابستانی اختصاص بدهم که سود بهتری دارد اما فصل فروش آن محدودتر است و ممکن است روی دستم باد کند.
از کجا شروع کنیم؟
هر سرمایهگذاریای نیازمند صرف کردن زمان و خرج کردن پول و ارائهی خدمات است که قرار است تمام اینها با دریافت سود مالی جبران شوند.
اگر کار میکنید و حقوق ثابت دریافت میکنید و زیر بار قرض و قوله نیستید و آنقدر پول در حساب بانکیتان هست که خیالتان از ۶ ماه آینده راحت باشد. در اینصورت میتوانید به یکی از کارگزارهای بازار بورس مراجعه کنید و سهام شرکتی را بخرید که ثبات داشته باشد. ما به شما توصیه می کنیم که مقداری از مبلغ سرمایهتان را هم خرج اوراق قرضه کنید که ریسک کمتری دارند.
صندوقهای سرمایهگذاری مشترک هم چند سالی میشود که در ایران به راه افتادهاند. این ها نهادهایی هستند که بر اساس صلاحدید افراد متخصص در حوزهی سرمایه گذاری، با سرمایهی مردم اوراق بهادار میخرند و سود حاصل از خرید این اوراق را به سرمایهگذاران خود پرداخت میکنند و البته جاهای مطمئنی هم هستند زیرا تضمین بازگشت سود و اصل سرمایه را هم میدهند.
چه چیزهایی سرمایه گذاری نیستند
خریداری چیزهایی مانند تخت خواب، ماشین، تلویزیون و هر چیزی که بهطور طبیعی در اثر استفاده و گذر زمان خراب میشود سرمایه گذاری محسوب نمیشود. برای مثال شما با خرید یک بالشت اسفنجی برای یک خواب خوب سرمایه گذاری نمیکنید. مگر اینکه شما فرد بسیار معروفی باشید و انتظار داشته باشید که افرادی حاضر باشند قیمت بیشتری برای بالشت پرداخت کنند.